حالت نحوی ضمیر مستتر/محمدرضا پیروز
author
Abstract:
حالت نحوی ضمیر مستتر محمد رضا پیروز[1] تاریخ دریافت: 25/9/91 تاریخ تصویب: 26/8/92 چکیده بررسی حالت نحوی ضمیر مستتر همواره یکی از چالشهای نظریة زبان از آغاز کار دستور زایشی تاکنون بوده است. دستوریان حاکمیت و مرجعگزینی، این مقولة تهی را بر اساس قضیة ضمیر مستتر، بدون حالت نحوی انگاشتند. اما فقدان حالت، و نیز اتکا به مفهوم حاکمیت، ضمیر مستتر را متفاوت از هر عنصر اسمی دیگر میکرد. بهمنظور پرهیز از این وضع، فرضیة حالت تهی در آغاز کار برنامة کمینهگرا این عنصر را دارای حالت نحوی تهی دانست که آن را با هستة زمان واقع در بندمتمم در ساختهای کنترلی ناخودایستا بازبینی میکند. فقدان محتوای این نوع نگرش به حالت، هم از نگاه نظری و هم از دید تجربی مورد نقد قرار گرفت. سرانجام استدلال شد که چنانچه ضمیر مستتر بتواند حالتی را از خود بروز دهد، آنگاه همچون دیگر عناصر اسمیآشکار، داراییک حالتنحوی متعارف خواهد بود. بر این پایه، کاوش کنونی تلاش میکند به نقد و بررسی دیدگاههای پیشین دستوریان دربارة حالت ضمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصر پنهان دارای یک حالت متعارف ساختاری است که آن را با هستة زمان بند متمم در ساختهای کنترل خودایستای التزامی بازبینی میکند. واژههای کلیدی: کمینگی، کنترل، ضمیر مستتر، حالت نحوی، خودایستایی، بند التزامی [1] استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه قم؛ [email protected]
similar resources
تحلیل نحوی «همنقش ضمیر» با نگاه به ساختار فعل و نقش ضمایر متّصل در جملههای انفعالی ـ احساسی
جُستار حاضر در پی آن است تا به بررسی گروهی از کلمات بپردازد که در جمله، مرجع ضمیری مذکور (پیوسته یا گسسته) هستند و در صورت حذف ضمیر میتوانند جایگزین آن شوند و نقش آن را برعهده گیرند؛ ازاینرو، ما این دسته واژهها و گروههای اسمی را «همنقشِ ضمیر» نامیدهایم. ضمایری که این گروهواژهها مرجع آنها هستند بعد از اسم، حرف اضافه و فعل به کارمیروند و غالباً در سه نقش مضافٌالیهی، متمّمی و مفعولی ظاهر م...
full textتحلیل نحوی حالت دهی کنائی در منتخبی از زبانهای ایرانی: رویکردی کمینه گرا
بررسی حاضر به صورت بندی حالت دهی کنائی در زبانهای تاتی، تالشی و وفسی در چارچوبی کمینه گرا می پردازد. انطباق در زبانهای مذکور دوگانه است، به این مفهوم که در بندهای لازم و بند متعدی زمان حال، فاعل در حالت مستقیم است و فعل با فاعل مطابقه می کند. اما در بندهای متعدی زمان گذشته فاعل در حالت غیر فاعلی است و فعل با فاعل مطابقه وندی ندارد و در عوض واژه بست کار ارجاع به فاعل متعدی را بر عهده دارد. در ای...
full textضمیر دومشخص در داستانهای فارسی
متنِ داستانی، علاوهبر القای حالوهوای جهانی موهوم، تناسبی را نیز میانِ آن جهانِ خیالی و جهانِ واقع برمیانگیزد. انگییِ اینگونه مناسباتِ هستیشناختی میان جهان داستان و زیستجهانِ پیرامونِ خواننده را در اینجا به «بافتوابستگیِ گفتمانِ روایی» تعبیام و برای تبییی یی از نشانههاییِ برجستهاش - یعنی ضمیر دومشخص ـ پرداختهام. در آغازِ این راه، پارهای از مفاهیمِ روایتشناختیِ لازم برای تشریح بافتوابستگیِ داستا...
full textلایههای پنهان ضمیر حافظ (تحلیلی تازه از شعر حافظ بر اساس صور ازلی ضمیر ناخودآگاه جمعی)
درباره حافظ و غزل او سخن بسیار گفتهاند؛ شاید بسی بیش از دیگر سخنوران زبان فارسی. علت این امر را میتوان در اشعار چند پهلو و سرشار از ابهام و رمز و راز او بازجست. از این رو، یکی حافظ را عارفی وارسته مینامد که تمامی اشاراتش تأویل عارفانه دارد و دیگری، او را انسانی میپندارد که هرلحظه در حال و هوایی متفاوت سیر میکند. برخی نیز او را شاعری هنرمند و زیرک دانستهاند که تنها به خلق اثری ادبی پرداخته...
full textMy Resources
Journal title
volume 8 issue 18
pages 29- 54
publication date 2016-05-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023